سوالات امتحان درس شرکتهای چند ملیتی

کارتل چیست؟

لغت نامه دهخدا در تعریف کارتل مینویسد:شرکت بزرگی است که از چند شرکت کوچکتر برای تثبیت بهای کالایی تشکیل می شود.باید توجه کرد که بین کلمه کارتل و شرکت تفاوت وجود دارد بدین معنی که شرکت در حقیقت یک نهاد تولیدی تجاری است که در چارچوب قوانین و به صورت علنی و قانونی فعالیت می نماید.هرگاه این شرکت به علل مختلف نظیر کوشش برای تسلط بر بازار ،کنترل تولید و توزیع،از بین بردن رقبا و غیره بر اعمالی دست بزند که به صورت یک شرکت یا یک گروه از شرکتهای انحصاری در زمینه فعالیت خود در آید در این صورت کارتل به حساب می آید.کارتل را بنا به توجیه فوق شاید بتوان چنین تعریف کرد:یک شرکت بزرگ یا اجتماع چندین شرکت ت.لید کننده کالایی همگون که با توسل به اعمال و اقدامات گوناگون و اغلب غیر قانونی و محرمانه به صورت تشکیلاتی انحصار بازار را در زمینه فعالیت خود در دست میگیرد.کارتلهای چند ملیتی نیز از اجتماع این شرکتهای چند ملیتی به وجود می آیند.اعضاء کارتل چند ملیتی معمولا انحصار تولید در یک کشور مادر را به عهده داشته و در سطح بین المللی نیز فعالیت دارند.

هدف اصلی کارتلهای بین المللی را شرح دهید

تشکیا دهندگان کارتل در تمامی موارد تحت حمایت دولتهای خود چه در کشور واحد و یا در سطح جهانی اهداف مشابهی را دنبال می کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

  1. ایجاد تشکیلات مرکزی برای اعمال قدرت و سیاستهای مورد نظر
  2. از بین بردن رقابت بین اعضاء کارتل
  3. از بین بردن رقبای ناخواسته که به عضویت کارتل پذیرفته نشده اند و یا تمایلی به پیوستن نداشته اند
  4. تثبیت قیمت فروش کالا در حد بالاتر از قیمت واقعی
  5. کنترل کیفیت کالا و نگه داشتن آن در حد پایین تر از معمول تا از یک طرف قیمت تمام شده کاهش یافته و سود افزایش یابد و از سوی دیگر با کوتاه شدن عمر و دوام کالا فروش دائمی و بیشتر شود.
  6. کنترل کمیت کالا از طریق تعیین سهمیه تولید برای اعضا تا با متعادل نگه داشتن عرضه نسبت به تقاضا،اعمال قیمتهای گران و مصنوعی ممکن شود
  7. تقسیم بازار بین اعضا تا کنترل و حاکمیت اعضاء مسجل شده و سود تامین گردد
  8. ایجا بانک پروانه ثبت اختراعات و اکتشافات تا عرضه ناگهانی کالای جدید جلوگیری شده و بدین ترتیب از نوآوری که مستلزم تغییر خط تولید است تا موقع منایب جلوگیری به عمل آید
  9. با از بین بردن رقابت ،نابودی رقبا و کنترل قیمت در حقیقت نوع مصرف را به مصرف کننده دیکته و تحمیل نمایند
  10. یکی از مهمترین اهدافی که شرکتهای عظیم از تشکیل کارتلها و به خصوص کارتلهای چند ملیتی دنبال می نمایند هدایت سرمایه گذاری در کشورهای مختلف و سوق دادن آن به سوی بخشهای مورد نظر است

به طور خلاصه می توان گفت هدف از تجمع شرکتهای عظیم در تشکیلاتی به نام کارتل عبارت است از :نابودی رقبا ،از بین رقابت بین اعضاء، انحصاری نمودن بازار تولید و مصرف ،تقسیم بازارهای جهان به حوزه های نفوذ و ایجاد وابستگی .

روشهایی که یک کارتل برای رسیدن به اهداف خود به کار می گیرد را شرح دهید:یک  ﮐﺎرﺗﻞ زﻣﺎﻧﯽ ﻣﻮﻓّﻖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻌﺪاد ﮐﻤﯽ در آن ﺳﺎزﻣﺎن ﮐﺎﻻﯾﯽ ﺿﺮوري ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. کارتل‌ها باید دو مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند: اول، دستیابی به اتفاق‌نظر در رابطه با شرایط همکاری و دوم، ایجاد سیستمی برای کشف تقلب‌های صورت‌گرفته و تنبیه خاطیان. عبور از این مراحل دوگانه در برخی صنایع، سخت‌تر و در برخی موارد نیز ناممکن است.

اجماع در کارتل می‌تواند به شکل یک توافق صریح برای هماهنگ ساختن قیمت‌ها، یک تفاهم غیرمکتوب برای محدود ساختن رقابت یا رسیدن به این درک مشترک که با محدود کردن شرایط رقابتی و تثبیت قیمت‌ها همه بنگاه‌ها از وضعیت بهتری برخوردار می‌شوند، خود را نشان دهد. فارغ از اینکه این توافق جمعی به چه شکلی صورت می‌گیرد، اعضای کارتل باید کاری فراتر از تعیین قیمت توافقی انجام دهند. در واقع، اعضا باید تمامی مسیرهای بالقوه رقابت را که ممکن است باعث شکست کارتل شوند، مسدود سازند. بنابراین کارتل باید به طور کلی در امور دیگر نیز به اتفاق‌نظر برسد. مثلا اعضا باید در مسائلی مانند اینکه هر عضو در چه سطحی تولید کند، کالاها با چه کیفیتی تولید شوند و چگونه اطمینان حاصل شود که بهبود کیفیت کالاها و عرضه محصولات جدید موجب احیای دوباره رقابت نمی‌شود، به توافق برسند. به کارگیری قواعدی پیچیده و حتی پردردسر برای محدود ساختن انگیزه‌های رقابتی، برای موفقیت کارتل امری ضروری است. کارتل، پس از آنکه تشکیل شد، باید نسبت به «تقلب» از سوی اعضای خود و رقابتی که از سوی بنگاه‌های خارج از کارتل به آن تحمیل می‌شود هوشیار باقی بماند. تجربه نشان داده است که غالبا، بزرگ‌ترین خطر از جانب فروشندگانی ایجاد می‌شود که تصمیم می‌گیرند از رهبری قیمت توسط کارتل، پیروی نکننداقتصاددان‌ها با تحلیل تجربیات مربوط به تشکیل کارتل‌ها در صنایع مختلف دریافته‌اند که در صنایعی که شرایط زیر صادق باشد، احتمال تشکیل کارتل‌ها کمتر است:

۱ ) فروشنده‌های کوچک بسیاری در صنعت فعال باشند.

۲ )فروشنده‌های جدید بتوانند تولید خود را با هزینه آغاز به کار نسبتا پایین شروع کنند و ورود به بازار هم برایشان زمان‌بر نباشد.

۳ ) محصولاتی که به فروش می‌رسند،‌ پیچیده باشند.

۴ ) تعداد کمی از مشتریان بزرگ وجود داشته باشند که هر یک نیز گاه و بیگاه خرید کنند.

۵ ) مذاکره مشتری‌ها بر سر قیمت و دیگر شرایط ارائه خدمت،‌ امری عادی باشد.

۶ ) محصولات یا شیوه‌های تولید جدید، به سرعت بهبود
یابند.

به همین دلایل آنان هوشیارانه و با مطالعه دقیق وسیاستهای از پیش تعیین شده ای وارد کشورها می شوند.

افزایش فعالیت شرکتهای چند ملیتی در کشورهای در حال توسعه می تواند چه پیامدهایی را به همراه داشته باشد؟

 

در بررسی منافع و زیان های عملیات شرکت های چند ملیتی در کشورهای دیگر ، برداشت ها  و نظرات متفاوتی ابراز شده است که در زیر به پاره ای از آنها اشاره می شود :

 

الف – دیدگاه های موافقان

 

طرفداران شرکت های چند ملیتی استدلال می کنند که این شرکت ها یکی از عوامل اصلی برای بر آوردن آرزوی اکثر کشورهای جهان سوم در دسترس و جذب دانش فنی  و سرمایه خارجی محسوب شده و آن را نشا نه ای از بشر دوستی و همکاری می دانند .

برخی اقتصاددانان مدعی هستند این شرکت ها به طرز تحسین آمیزی مجهز به عوامل تولید هستند و می توانند به کشورهای در حال توسعه کمک کنند . آنها معتقدند آنچه که کشورهای در حال توسعه از آنها برخوردارند . نیروی کار و به درجات متفاوت مواد اولیه است . از سوی دیگر ، آنچه که این کشورها فاقد هستند ، سرمایه ، فناوری ، بازار و مدیریت است و اینها امکاناتی هستند که شرکت های چند ملیتی می توانند به کشورهای نیازمند ارزانی دارند .

ب – دیدگا های مخالفان

مخالفان معتقدند که این شرکت ها بر صاحبان سرمایه های ملی و صنایع داخلی مستقیما آثار سوئی بر جا می گذارند . شرکت های داخلی به شکل فزاینده ای هویت ملی خود را به تدریج از دست داده و وضعیتی تابع گونه  و مطیع را در ارتباط با شرکتهای خارجی  و چند ملیتی و واسطه های آنها ایفا می کنند .

 

پل باران پژوهشگر اقتصادی رابطه بین شرکت های چند ملیتی با کشورهای در حال توسعه را غیر منصفانه دانسته و معتقد است که منافع این بنگاه های اقتصادی بزرگ و غول آسا ، تنها از طریق تسلط بر منافع طبیعی و بازارهای خارجی کشورهای در حال توسعه تامین  و فراهم می شود . این شرکت ها از کشورهای در حال توسعه وکمتر توسعه یافته ، حد اعلای بهره کشی را اعمال داشته و در نتیجه صنعتی شدن جهان سوم را به عقب می اندازند .

 

ایجاد تغییردر ساختار اقتصادی  و سیاسی

 

عملیات شرکت های چند ملیتی اثرات عمیقی برساختار اقتصادی و سیاسی کشورهای درحال توسعه باقی می گذارد . یک بررسی نشان می دهد که در آمریکای لاتین 36 درصد از شرکت های وابسته به شرکت های چند ملیتی ، از طرق خرید شرکت های بومی ایجاد شده اند . در بسیاری موارد ، شرکت های بومی و داخلی به سبب آنکه یارای رقابت با شرکت های خارجی را ندارند ، با سرمایه خارجی ( یا با سرمایه گذاری خارجی ) حاضر به مشارکت می شوند و این می تواند به منزله از دست دادن استقلال شرکت داخلی باشد .دیگر انتقاد وارد بر شرکت های چند ملیتی همواره چنین بوده است که این شرکت ها ، کشورهای در حال توسعه را مورداستثمار قرار می دهند . شرکت های چند ملیتی منابع زیر زمینی کشورهای در حال توسعه ( جهان سوم ) را به قیمت نازل می خرند و استخراج می کنند ، قیمت کمی برای حمل آنها می پردازند ولی باسود سرشار به فروش می رسانند . غالبا این مواد اولیه تبدیل به کالاهایی می شود و مجددا به همین کشورهای در حال توسعه به قیمت های کلان به فروش می رسد .درنتیجه ، این کشورها به دو صورت مورد بهره قرارمی گیرند : نخست وقتی که منابع طبیعتشان به ثمن بخش خریداری می شود و دوم اینکه کالاهای ساخته شده ای که به آنها برگرداند به قیمت های بالاتر از کشورهای توسعه یافته ( که رقابت درانها فشرده تر و محسوس تر است ) به انها فروخته می شود . برای نمونه قهوه خام به قیمت نازل از برزیل خریداری و نسکافه به چند برابر قیمت قهوه خام به برزیل فروخته می شود . از این جهت وضع اقتصادی و معیشتی این کشورها نه تنها در پرتو وجود این شرکت ها بهتر نمی شود ، بلکه روز به روز بدتر هم می تواند بشود .

 

از یک سو ، عمیق تر شدن شکاف بین شهر و روستا ونابسامانی بیشتر اوضاع کشاورزی ، مهاجرت روستائیان را به شهرها به دنبال داشته است و این خود معلول تقسیم کار جدید جهانی است ، بر اساس آن کشورهای در حال توسعه که زمانی خود تامین کننده اصلی مواد غذایی خودشان بودند ، اکنون به صورت وارد کنندگان اصلی این فراورده ها در مده اند . در روستاهای اغلب این کشورها ، دهقانان براثر ایجاد واحدها ، و مجتع های بزرگ زراعی و دامپروری مکانیزه ، به سرعت بیکار و به شهرها رانده می شوند و صنایع دستی و روستایی هم به زوال می گرایند . این گروه آدم ها در زاغه های اطراف شهرهای بزرگ وبه اصطلاح در حاشیه جامعه زیست می کنند و از هیچ یک از مزایای رشد صنعتی نیز بهره مند نمی شوند . در شهرها با وجود رشد صنایع ، این بخش قادر به جذب نیروی کار رانده شده از روستاها نیست و تنها پاره ای از این نیروهای آماده به کار میتوانند به شکل کارگر ساده یا نیمه ماهر جذب صنایع شوند .

 

از سوی دیگر ، شرکت های چند ملیتی ممکن است با پایان دادن به فعالیت های سرمایه گذاران داخلی و محلی وبکارگیری دانش برتر خود ، بکارگیری ارتباطات جهانی ، مهارت های تبلیغاتی و یک رشته خدمات ضروری حمایتی ( و در مجموع امکانات و اقدامات خود ) رقبای داخلی را از بازار فروش خارج کرده و از پیدایش سرمایه گذاران کوچک محلی جلوگیری به عمل آورند و بدین گونه خسارت های به کشور میزبان وارد سازند .

 

شرکت های چند ملیتی به رغم بهره گیری از نیروی کار ارزان محلی ، از سپردن پست های پر درآمد فنی و اداری در تشکیلات خود به اتباع کشور میزبان خودداری می کنند . همچنین با اسکان و استقرار در مناطق مشمول مالیات های ملی پایین تر نسبت به کشورهای متبوع خود ، به سود بیشتری دست می یابند . به جای خرید محصولات محلی به وارد کردن کالاهای شرکت های وابسته خود در کشورهای مادر می پردازند و بالاخره تفاوت های بین المللی در زمینه قیمت ها ، اعطای پروانه ، نرخ های بهره و سایر عوامل اقتصادی را به نفع خود شکار می کنند ، بدون آنکه توجه چندانی به منافع اقتصادی و مادی کشور میزبان داشته باشند .

 

شرکت های چند ملیتی به راحتی می توانند به طور مستقیم و غیر مستقیم در زندگی اقتصادی و سیاسی کشورهای میزبان دخالت کرده و حتی سلطه خود را بر کشورهای فقیرتر جهان اعمال دارند و به منافع خارجی دولت های میزبان خدمت کنند . حتی گاهی به غعالیت های اطلاعاتی و جاسوسی می پردازند و به طور قانونی یا غیر قانونی در امور سیاسی و داخلی کشور میزبان مداخله می کنند و با اینکه با اعمال فشار بر روند قانون گذاری و سیاست گذاری کشور مادر ، آن کشور را وادار می سازند سیاست خارجی خود را در راستای افزایش منافع کشورهای سیاسی بعضی کشورهای میزبان و استثمار آنها از نتایج فعالیت های شرکت های چند ملیتی به شمار می آید .

 

امروزه عملکرد این شرکت ها به گونه ای است که به ندرت می توان کشور ، ناحیه یا منطقه ای را یافت که به طریقی در معرض اثرات آنها قرار نگرفته باشند . این شرکت ها به دنبال کسب منفعت و رشد وگسترش عملیات خود هستند و بیش از هر چیز سود آوری بین المللی مورد توجه آنان است

نقش شرکتهای چند ملیتی را در اقتصاد بین المللی تحلیل کنید

یکی از مهم‌ترین ویژگی اقتصاد بین‌الملل در دوران پس از جنگ جهانی دوم، گسترش و توسعه فعالیت «شرکت‌های چند ملیتی» در سراسر جهان می‌باشد. تاکنون تغییرات و تحولات عمده‌ای در این زمینه به‌وقوع پیوسته و نقش این شرکت‌ها به‌عنوان بخشی از واقعیت کنونی جهان معاصر تثبیت گردیده است.

این شرکت‌ها به‌عنوان بخش مهمی از اقتصاد جهان، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و گسترش فعالیتشان از مرز کشورها فراتر رفته و در سراسر جهان توسعه یافته است. به موازات گسترش جهانی این شرکت‌ها، کشورهای تازه صنعتی به‌صورت یکی از مراکز اصلی حضور و فعالیت این شرکت‌ها در آمده است؛ چراکه به‌رغم علاقه‌مندی این شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری در کشورهای توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه هم با اتخاذ سیاست‌هایی درصدد جلب توجه این شرکت‌ها جهت سرمایه‌گذاری در کشورشان بوده‌اند.جهانی شدن در بخش اقتصادی با آزادی تجارت و حرکت سرمایه و در بخش سیاسی با محدود شدن دخالت در اقتصاد مشخص می شود و هر تاثیر دیگر در این چارچوب قابل گروه بندی است.شرکتهای چند ملیتی بزرگترین بهره وری را از این تحولات به خود اختصاص داده اند زیرا آزادی تجارت آزادی حرکت سرمایه ،خصوصی سازی و غیره همگی بدان معنی است که این شرکتها بازارهای جهان را بدون حد و مرز در اختیار دارند.سیاست تولیدی آنها این است که قراردادهای تولید کالای معین را با کشورهای متعدد منعقد می نماید و بنابراین با پراکنده کردن تولید در کشورهای مختلف به آسانی می توانند با به وجود آوردن رقابت بین این کشورها به تولید ارزان دسترسی مستمر داشته باشند. شركت های چندملیتی با گذشت زمان به بازیگران مهم تری در عرصه اقتصاد و سیاست بین الملل بدل می شوند. به نظر می رسد ورود شركت های چندملیتی به صحنه اقتصادی كشورها، طیفی از فرصت ها و چالش ها را به همراه داشته باشد. آنچه كه مزایای ورود این شركت ها به داخل مرزهای ملی كشورهای در حال توسعه را بی ارزش می كند، تاثیرات نامطلوب سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی آنها در كشورهای میزبان است.

علاوه بر این، اقداماتی نظیر فرار مالیاتی یا نادیده گرفتن اولویت ها و منافع اقتصادی كشورهای مبدا، در حال حاضر به عنوان كاركردی منفی در كارنامه فعالیت شركت های چندملیتی قلمداد می شود؛ كاركردهایی كه تنها با درنظر گرفتن اهداف و منافع گروهی ـ سازمانی این شركت ها، بر منافع عمومی دولت ها، شهروندان آنان و سراسر جهان سایه افكنده است.

وجود شرکتهای چند ملیتی در کشور میزبان به نظر شما چه آثار مثبت و منفی در حوزه تجارت می تواند داشته باشد؟گسترش سریع شرکت های چند ملیتی در سراسر جهان، سبب گردیده تا بسیاری از صاحبنظران اقتصادی، توسعه اقتصادی آینده جهان را متاثر از فعالیت این شرکت ها بدانند و پیش بینی صحیح از آینده اقتصاد جهانی را بدون شناخت کافی از نوع و چگونگی فعالیت شرکت های چند ملیتی را، امری عبث و بیهوده بپندارند؛ چرا که شرکت های چند ملیتی نقش مهمی را در رشد جهانی شدن اقتصاد بازی می کنند. آنها حجم و اندازه تجارت جهانی را تحت تاثیر قرار داده و مسوول اصلی افزایش سریع سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند. با توجه به جهانی شدن اقتصاد اعتقاد بر این است که شرکت های چند ملیتی بزرگ تر شده و کسب سود و تملک دارایی ها و ادغام آنها افزایش یافته ونیز نقش گسترده ای در اقتصاد بین الملل داشته باشند. گروهی از اندیشمندان بر این باورند که زیان این شرکت ها بیش از منافع آنها است و در عمل این قبیل شرکت ها را باید بیشتر به مثابه مانع توسعه تلقی کرد تا عامل کمک به توسعه کشورهای جنوب. به طوری که «برمن» (Behrman) منافع و زیان های عملکرد شرکت هایی چند ملیتی برای کشورهای میزبان در حوزه اقتصاد و تجارت را به اختصار چنین بر می شمرد: کمک گسترده در زمینه های تشکیل سرمایه، تکنولوژی و مهارت های مدیریتی و توسعه منطقه ایی، رقابت و موازنه پرداخت ها و در مقابل خطر سلطه صنعتی، وابستگی تکنولوژیک و اختلال در برنامه های توسعه.

تشکیل شرکتهای چند ملیتی در کشورهای در حال توسعه با چه مشکلاتی روبرو است؟

طرح قضیه اینکه علل عدم شکل گیری و توسعه شرکت های چند ملیتی درکشورهای جهان سوم چیست از آنجا مهم و ضروری تلقی میشود که سودآوری هنگفت این شرکت ها و سرازیر شدن ثروت به کشورهایی که خاستگاه این شرکت ها هستند و صدور فرهنگ ها  و کسب جایگاه ویژه در تجارت جهانی و ایفای نقش واقعی کنترل تجارت جهان به این کشورها و منافع بسیار دیگر توجه به این موضوع را دو چندان میکند . این جوامع در حیات اقتصادی با کشورهای صنعتی تفاوت فاحش دارند ازجمله شیوه تولید و معیشت سنتی(ماقبل صنعتی) در کنار شیوه های کم بیش سرمایه دارانه و تمرکز بخش اعظم فعالیتهای تولیدی در مواد خام و معدنی که اغلب تک محصولی هستند .

-کشورهای در حال توسعه در تجارت جهانی موقعیت نامناسب دارند و کسری موازنه خود را با فروش روز افزون منابع طبیعی و یا از طریق استقراض (یا هر دو ) جبران می کند

- در آمد سرانه (به جز چند کشور نفت خیز) به نسبت کشورهای پیشرفته بسیار پایین و نحوه توزیع آن ناعادلانه است

-غالبا" جمعیت زیاد دارند و پیامد های منفی مثل بیکاری و مهاجرت بی رویه وبه شهر های بزرگ

- افزایش شهرهای پر جمعیت  و بد قواره و آلوده  که  زاغه ها و شهرک های اقماری آنرا احاطه کرده اند

- در اغلب این کشور ها دولت نقش اصلی در حیات و ممات اقتصادی  اجتماعی سیاسی ایفا می کنند

بررسی تشکیلات استاندارد شرکت های چند ملیتی نیز قبل از ورود به بحث دارای اهمیت است :

-          شرکت های چند ملیتی از سرمایه ای کلان و قابل توجه ناشی می شوند

-          کلیه فعالیتها  تصمیم گیری برنامه ریزی و روزانه شعب شرکت در سراسر جهان به وسیله مرکز شرکت اداره می شود

-          کسب اطلاعات توسط مرکز لحظه ای و و روزانه انجام میشود و به قول آدلین تافلر در کتاب موج سوم :  هر چه اطلاعات توسط شرکت چند ملیتی کسب شود قدرت بیشتری دارد

-شرکت چند ملیتی در جا هایی اقدام به تاسیس شعبه و سرمایه گذاری می کند که که نیروی کار ارزان وجود داشته باشد

- هدف شرکت های چند ملیتی کسب سود بیشتر است  و در اکثر موارد کارخانه های اصلی خود را از کشور اصلی به جاهایی آنرا اننقال می دهد که در آن دستمزد کارگر کم باشد و هزینه های گمرکی و سایر عوارض و حقوق گمرکی کمتر بپردازد و از قوانین سخت گیرانه مربوط به حفظ محیط زیست فرار کند و نیز با این کار در هزینه حمل مواد اولیه  از کارخانه تا بازار مصرف   صرفه جویی میشود .

رواضح است که کشورهای در حال توسعه در فقر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی و مالی دارای اشتراک هستند و در ساختار سیاسی جوامع جهان سوم نکات زیر مشهود است:

1-      وجود دولت های اقتدارگرا و تاثیرگذار برسطوح مختلف جامعه

2-      عدم تحکیم و حتی شکل گیری نهادهای دموکراتیک

3-      مشارکت تبعی

4-      عدم وجود چرخه نخبگان

5-      ثبات سیاسی کاهنده

6-      تمرکز قدرت در دست گروه یا قومی خاص و طبعا"  تسلط اقتصادی  

در اقتصاد جوامع جهان سوم نیز موارد ذیل حاکم است :

1-      نقطه ثقل اقتصادی آنها در خارج از کشور است

2-      بیشتر درآمد این کشورها از یک محصول است مثل برزیل که به قهوه وابسته بوده است

3-      سیاست انتظار : یعنی منتظر بودن وقوع بحران و اتخاذ تصمییم و برنامه ریزی برای آن

4-      ثبات کم اقتصادی و ریسک بالا در سرمایه گذاری

از نظر اجتماعی و فرهنگی شرایط ذیل حاکم است :

1-      دچار بحران هویت هستند

2-     از قانون گریزانند

3-      روحیه همگرایی و پیمان جمعی در آنان پایین است

4-      عدالت اجتماعی کم و شکاف طبقاتی زیاد است

5-      در برابر تازه های فرهنگی  علمی اجتماعی  مقاومت می کنند زیرا به تئوری  توطئه اعتقاد دارند

شرکتهای چند ملیتی برای حضور در کشورهای توسعه یافته چه سیاستهایی را اتخاذ کرده اند؟شرکتهای  چند ملیتی با عقد قرارداهای محرمانه و استثمار کننده موفق شدند جهان را به سه بخش تقسیم کنند:

سرزمینهای انحصاری(حوزه های نفوذ)

سرزمینهای غیر انحصاری(حوزه های نفوذ مشترک)

سرزمینهای استثنا شده از حیطه عمل قرارداد(حوزه های عمومی)

این تقسیمات سه گانه دارای دو جنبه بود:از یک سو حوزه نفوذ و سهم بازار هر یک از کمپانیهای شرکت چند ملیتی را مشخص می کرد و از سوی دیگر حدود پیشرفت هر کشور را تعیین می کرد .در حقیقت این توافقهای محرمانه کشور ها را به در گروه تقسیم می کرد:کشورهای تولید کننده و کشورهای مصرف کننده.

از طرفی این شرکتها موجب شکستن انحصار شرکتهای بومی میشوند و زمینه تحصیل مالیات بیشتر را برای دولت میزبان به وجود می آورند.علاوه بر اینها آنان با پرداخت دستمزد بالا به نیروی ماهر محدود محلی باعث خالی شدن بازار کار از کارگران ماهر شده و سطح دستمزدها را بالا برده و این باعث تمایل نیروی کار محلی به کار در این شرکتها میشود

 

هدف کشورهای در حال توسعه از همکاری با شرکتهای چند ملیتی چیست؟ در بررسی سود وزیان عملیات شرکتهای فراملیتی در کشورهای وابسته ، برداشتها و نظرات متفاوتی ابراز شده است برخی این شرکتها را "موتور توسعه"و منجی محرومان جهان سوم پنداشته اند و پاره ای دیگر آنها را وسیله ای برای استثمار این کشورها.حامیان شرکتهای چند ملیتی و تئوری پردازهای این شرکتها سرمایه گذاری شرکتهای چند ملیتی در جهان سوم را وسیله ای برای انتقال تکنولوژی مدرن به این کشورها میدانند و ادعا می کنند که این انتقال موجب ایجاد اشتغال جدید و بهبود سطح در آمد در این کشورها می شود. هدف کشورهای جهان سوم از همکاری با شرکت‌های چند ملیتی، دست‌یابی به آهنگ رشد سریع‌تر و هدف شرکت‌های چند ملیتی، استفاده از مزیت نسبی این کشورها و دسترسی به اقلام بیشتر سود است.

به چه دلیل کشورهای در حال توسعه نسبت به سرمایه گذاری خارجی و حضور شرکتهای چند ملیتی بدبین می باشند؟

کشورهای در حال توسعه برای بهبود اوضاع اقتصادی و همچنین افزایش تولید و ایجاد اشتغال مولد و دستیابی به رشد و توسعه پایدار با معضل کمبود منابع سرمایه‌گذاری مواجه هستند.

یکی از راهکارهای جبران این مشکل جذب سرمایه‌گذاری خارجی است که به دو صورت انجام می‌شود. یکی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی که سرمایه‌گذار خارجی مستقیما و یا با مشارکت سرمایه‌گذاران داخلی مبادرت به سرمایه‌گذاری می‌کند(FDI). و دیگری سرمایه‌گذاری غیرمستقیم خارجی که معمولا سرمایه‌گذاری در سبد مالی از طریق خرید سهام و اوراق قرضه در بورس کشور میزبان یا سرمایه‌پذیر است (FPI). در این نوشتار سعی بر بررسی عوامل موثر در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است.

از ویژگی‌های بارز اقتصاد بین‌الملل در دهه‌های گذشته، رشد سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI ) است که این سرمایه‌گذاری توسط سازمان‌های بین‌المللی یا شرکت‌های بزرگ چند ملیتی سرمایه‌گذار در کشورهای سرمایه‌پذیر صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاران خارجی، این نوع سرمایه‌گذاری را به صورت مستقل یا شراکتی با دولت کشور میزبان یا با مشارکت بخش خصوصی کشور میزبان انجام می‌دهند. این نوع سرمایه‌گذاری در صورت مناسب بودن شرایط کشور میزبان و جذاب بودن این شرایط صورت می‌گیرد. برخی بر این باورند که مهمترین عامل توسعه نیافتگی کشورهای جهان سوم، ساختار کنونی نظام سرمایه داری است که همواره در جهت بازتولید وابستگی اقتصادی و حتی سیاسی کشورهای جهان سوم حرکت می کند. بر همین اساس، چنین نظامی هرگز موجبات توسعه کشورهای جهان سوم را فراهم نمی کند. از دید این گروه که ˈگوندر فرانکˈ از نمایندگان برجسته آن است، شرکت های چند ملیتی با ورود به کشورهای توسعه نیافته، تقسیم کاری ناعادلانه را به این کشورها تحمیل کرده و به این ترتیب وابستگی آنها به نظام سرمایه داری را تداوم می بخشند.

 

این شرکت ها با استثمار منابع اولیه، بهره کشی از نیروی کار ارزان قیمت و استفاده از بازار مصرف داخلی کشورهای میزبان، تنها به دنبال افزایش سود خود هستند و وابستگی ساختاری این کشورها را تشدید می کنند.

 

از سوی دیگر، منتقدان بر این باورند که شرکت های چندملیتی در جهت تامین منافع خود یا کشورهای مبدا، می توانند تاثیرات سیاسی گسترده و زیانباری بر دولت های کشورهای میزبان داشته باشند و به نوعی وابستگی سیاسی ایجاد کنند.

علل تمایل شرکتهای چند ملیتی به انتقال مراکز تولید و کارخانه های خود به کشورهای جهان سوم چیست؟.هدف کارتل‌ها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است.مسائل کشورهای صنعتی با جهان سوم چه از نظر نوع مصرف چه از نظر سیستم تولید کاملا متفتوت هستند به طور کلی در کشورهای صنعتی نیروی کار کمتر و دستمزد گران تر است حتی در صورت وجود نیروی کار کافی ،مسائل کارگری(که می تواند سود سرمایه گذاری را کاهش دهد)استفاده حداقل ممکن از نیروی انسانی را تجویز میکند.

فعالیت شرکتهای چند ملیتی در بخشهای مختلف به خصوص صنایع موجب ازدیاد مصرف در کشورها می گردد.

ازدیاد مصرف ،خود افزایش سود و توسعه فعالیت شرکتهای چند ملیتی و در نتیجه صدور بیشتر سرمایه را از کشور به صور مختلف باعث میشود که این امر قدرت سرمایه گذاری را در داخل کشور کاهش داده به طور غیر مستقیم از ایجاد مراکز کار جدید(اشتغال)جلوگیری می کند. در نتیجه مساله بیکاری در کشور میزبان تشدید میشود.

شرکتهای چند ملیتی برای سرمایه گذاری در کشورهای جهان سوم از امتیازات مخصوص ،معافیت مالیاتی ،زمین و خدمات عمومی ارزان و بسیاری امتیازات دیگر برخوردار می شوند سپس با استفاده از نیروی کار ارزان و به خصوص کار کودکان و مواد معدنی و کشاورزی ارزان بومی شروع به تولید میکنند.علاوه بر این خلا های قانونی در زمینه محیط زیست نیز انجام فعالیت این کشورها را در این کشورها ساده تر میکند

شما به عنوان یک پژوهشگر حقوقی آیا موافق ورود شرکتهای چند ملیتی در کشورمان هستید؟(جواب شخصی است)

موانع و مشکلات ایجاد شرکتهای چند ملیتی را در کشورمان توضیح دهید:امروزه مسيرتوسعه پايدار و جهاني شدن اقتصاد، تامين منابع مالي وهمچنين دسترسي به تكنولوژي ودانش فني از اهميت فوق العاده اي برخوردار بوده ودر اين راستا جذب سرمايه گذاري و تلاش براي حضور شركتهاي

خارجي به رقابتي آشكار ميان كشورها تبديل شده است و بسياري از كشورها به دليل عدم تكافوي منابع داخلي

در صدد جذب سرمايه خارجي برآمده اند.ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. موضوع سرمايه گذاري خارجي در ايران از ديرباز با مسايل و پيچيدگي هاي خاص خود برخوردار بوده ، وهر چند

در ادوار مختلف تلاش هايي براي رفع موانع پيش رو و تسهيل شرايط و مقررات مربوطه به عمل آمده است ،

اما حقيقت آن است كه كشور ما تا كنون توفيق چنداني در جذب سرمايه هاي خارجي نداشته است .

عده اي از صاحب نظران اين ناكامي را ناشي از وجود قوانين ومقررات موجود از جمله اصل 81 قانون اساسي

جمهوري اسلامي دانسته اند كه صراحتاً دادن امتياز تشكيل شركت ها وموسسات در امور تجاري و صنعتي

وكشاورزي ومعادن وخدمات وكشاورزي وخدمات به خارجيان را مطلقاً ممنوع اعلام كرده است .وگويا به دليل

تاكيد و صراحت اصل 81 به ممنوعيت تشكيل شركتها وموسسات خارجي ،اساساً قوانين عادي بعدي هر چند با

هدف فراهم نمودن شرايط تسهيل وتشويق شركتهاي خارجي به سرمايه گذاري درايران تصويب شده اند با اين

وجود اين قوانين متاثر از اصل 81 بوده لذا قدرت جلب اعتمادشركتهاي خارجي براي ورود به عرصه اقتصادي

ايران را نداشته اند . از طرفي شركتي كه در ايران ثبت مي شود شركت ايراني است و اين مشكل بزرگي است.قاعده قانون 1310

شركتي كه در ايران تشكيل( مركز ابراز اراده شركت) و (مركز در ايران (مركز اصلي مركز اداره باشد) ايراني

محسوب مي شود قانونگذار از معيار تشكيل استفاده كرده و حتي شركت نياز به ثبت هم نياز ندارد. حتي قبل از

ثبت هم ايراني است. اين قاعده از حقوق فرانسه گرفته است در حالي كه قرانسوي ها سيستم كنترل را بعدا

اعمال كردند. بر اساس اين سيستم بايد براي تعيين تابعيت شركت،بررسي كنيم اداره ي شركت به اراده اتباع

چه كشوري است. ظاهرا اداره ثبت هم در عمل دارد اين سيستم را اعمال مي كند، منتها در حقوق ايران باعث

عدم ثبت شركت مي شود نه تغيير تابعيت شركت. مهمترين علت تاسيس شعبه، بازاريابي است. شعب شركت هاي خارجي، شخصيت حقوقي مجزا ندارند و به منزله حضور شركت هاي خارجي در ايران خواهند بود و 100 % سهام متعلق به آن شركت است

پس از انقلاب و تصويب اصل 81 اداره ثبت شركت ها از به ثبت رساندن شعب و نمايندگي هاي شركت هاي

خارجي خودداري نمود. شوراي نگهبان ثبت شركت هاي خارجي را صرفا براي انعقاد قرارداد با دولت مجاز مي

دانست بر مبناي نظريه شوراي نگهبان امكان ثبت شعب شركت هاي خارجي شناسايي شد اما از شعب مابقي

خودداري مي شد.تمام اینها تنها مبحثی از موانع بوده که بر سر راه این شرکتها وجود داشته که البته با قوانین و آیین نامه های جدید در حال رفع آنها هستند.


نظرات شما عزیزان:

Ali
ساعت16:53---14 خرداد 1393
Chera in javaba nigh ad tolanian :)
پاسخ:سعی کردم جوابها کامل باشن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 9 خرداد 1393برچسب:,ساعت 16:23 توسط حدیثه صادقی،فاطمه پور حسینی| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com